این رمان دو جلدی روایتگر ماجرای دختری سرشاد و دل زنده به نام رهاست که از کودکی هم چون اسمش رها و پر انرژی بوده، او ظاهری چندان خیره کننده ندارد اما نوع رفتارش به گونه ای است که از دیگران متمایزش می کند و سبب می شود به او توجهی ویژه معطوف شود. رها دوران نوجوانی را پشت سر می گذارد و در آستانه جوانی قرار دارد؛ او کسی نیست که همچون دیگر هم سن و سال هایش به هرکسی دل بدهد و از هر نگاهی سرشار از احساس شود، اما در نهایت رها هم انسان است با همه عواطف و ویژگی های آدمی، عواطفی که عاقبت کار دستش می دهند و دل دخترک را می لرزانند، آن هم برای کسی که قرار است به زودی از کشور خارج شود و در دوردست ها به استقلالی که در نظر دارد برسد، هرچند گویا او هم حسی متفاوت به رها دارد...