کینز با پیشینیان خود چنان تفاوت دارد که گویی هر گونه پیوندی را با اندیشه های اقتصادی دیرین گسسته است و این معنی پدیده انقلاب فکری را در دنیای آرام تفکر اقتصادی روزگار وی مجسم می سازد. متقدمین کینز به ترتیب، تولید و توزیع و گردش و مصرف ثروت را پایه بررسی گرفته بودند، حال آن که کینز نظریه های اشتغال، پس انداز، مزد، قیمت و بهره را مبنای مطالعه قرار داد، و تحقیق درباره تعادل و توزیع را در جهان فارغ از عنصر زمان رها کرد و به شناسایی وسایلی پرداخت که قادر به تأمین رشد تولیدند. این گونه است که عنصر زمان در تجزیه و تحلیل اقتصاد وارد می شود و این «زیباروی خفته» از خواب «تعادل و پیشبینی کامل» برمی خیزد. کینز از سرمایه گذاری عاملی مهم و اساسی می سازد و زمینه ادامه رشد اقتصادی و اجتماعی را روشن می کند. جان مینارد کینز، اقتصاددان معروف انگلیسی است، که ایده هایش، موسوم به «اقتصاد کینزی» بر نظریه سیاسی و اقتصادی مدرن و نیز بر سیاست های مالی دولت ها تأثیری چشمگیر گذاشت. این فارغ التحصیل کمبریج یکی از ستون های اقتصاد کلان نظری مدرن محسوب می شود. او در کتاب نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول به نقد مکتب کلاسیک می پردازد و با طرح نظریه خود و رد گفتار کلاسیک ها انقلابی در اقتصاد معاصر به پا می کند. هیچ یک از اقتصادان ها و علاقه مندان به علم اقتصاد از خواندن این اثر بزرگ بی نیاز نیستند.