اکنون سه داستان «همنشین» «بد دیده بود بد گفته بود» «بدترین بخش، ها ها ها» که در بین زیباترین و ناامید کننده ترین آثار نثر ساموئل بکت قرار دارند در یک کتاب جمع آوری شده اند؛ با طنینی قدرتمند از سه رمان معروف او: «مالوی» ، «مالون می میرد» و «نام ناپذیر» .در «همنشین» ، صدایی به "کسی در پشت خود در تاریکی" می رسد و با او صحبت می کند. «بد دیده بود بد گفته بود» مرکز توجهش پیرزنی در کابین است که بخشی از اشیاء ، منظره ، ریتم ها و حرکات یک عالم غیرقابل درک است. و در «بدترین بخش، ها ها ها» ، بکت یک موجود آزمایشی و نامشخص را در جهانی بدون عقلانیت و هدف بررسی می کند. در اینجا زبان که به حالت بیان کننده اش تقلیل داده می شود، تأیید کننده جایگاه بکت به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ زمان ما است. این داستان ها همه ی تم های اصلی کارهای بکت - بیهودگی عمل بیان ، فقر زبان و دوگانگی هایی که همیشه مسئله ایجاد می کردند مثل چیزی که درک شده و کسی که درک کرده و یا راوی و مخاطب- را به تصویر می کشد. این متن کاملا عریان و تقلیل یافته است و در عین حال ، تکراری و طنین انداز. در طولی کمتر از پنج هزار کلمه ، حجم معنا را فشرده می کند. هرچه زبان کاهش یافته و نامشخص تر باشد ، کلمات بار معنایی بیشتری را به دوش می کشند. تلاش برای اصلاح و پالایش منجر به ابهامی می شود که رشد می کند: پارادوکسی که بکت در بکار بردن آن استاد است. این یک اثر با طنز عالی و سیاه است ، پر از بازی با کلمات که باید بارها خوانده شود.