سال ها پیش، یکی از دوستان کتابی به نام «مردان مریخی، زنان ونوسی» نوشته دکتر جان گری را به من معرفی نمود. نویسنده در آن کتاب از استعاره جالبی برای نشان دادن تفاوت دنیای مردان و زنان استفاده کرده بود، گویی دو موجود متفاوت از دو سیاره مختلف کنار هم قرار گرفته اند که زبان هم را نمی فهمند. وقتی در مطالعات چند ساله خود (با تیمی از همکاران پزوهشگر) به تفاوت نگرش و فقدان زبان مشترک میان نهادهای توسعه علم کشور یعنی دانشگاه ها و شرکت های نوپای برخاسته از آنها، با موتورهای اقتصاد و تولید کشور یعنی شرکت های بزرگ صنعتی و تجاری برخورد کردم، به ذهنم رسید استعاره فوق به خوبی می تواند گویای وضعیت نسبت صنعت با دانشگاه و نیز رابطه شرکت های کوچک نوآور با بنگاه های بزرگ صنعتی و اقتصادی در ایران باشد. این ناهمزبانی و پی آمدهای آن، دغدغه نویسندگان کتاب برای طرح موضوع، توجه به آن و در نهایت یافتن راهکاری برای ایجاد ارتباط منسجم بین این دو قطب اساسی نوآوری و تولید در کشور عزیزمان بوده است و امید که دانش آموختگان، کارآفرینان و مدیران صنایع تولیدی و خدماتی با بهره مندی از یافته های نویسندگان، خود نیز با بازخورد مناسب و هم افزایی تجارب، موجبات همزبانی و همدلی را فراهم آورند.