چرا کارخانه، با نیروی محرکه و ماشین آلات خود، نباید به اجتماع تعلق داشته باشد، همان طور که از پیش برای نیروی محرکه در کارگاه ها و کارخانه ها کوچک فوق الذکر در بخش فرانسوی تپه های ژورا چنین است. بدیهی است که در حال حاضر، تحت نظام سرمایه داری، کارخانه نفرین روستا است، چرا که می آید تا از کودکان بیش از حد کار بکشد و ساکنین مذکر آن را به گدایانی مبدل سازد؛ و کاملا بدیهی است که کارگران باید به هر نحو با آن مخالفت کنند اگر موفق به حفظ سازمان های صنفی قدیمی خود شده باشند، یا اگر هنوز به خاک سیاه ننشسته باشند، اما تحت یک سازمان اجتماعی عقلانی تر، کارخانه با چنین موانعی روبه رو نیست، بلکه موهبتی برای روستا خواهد بود...