کتاب "زندگی انسان و فرمانروای گرسنگان" یک درام نمادین پنج پرده اثر لئونید آندریف است. این نمایش که در سپتامبر 1906 نوشته شد، در 22 فوریه 1907 در تئاتر کومیسارژفسکایا به کارگردانی وسوولود مایرهولد به نمایش درآمد. در 12 دسامبر 1907 برای اولین بار در تئاتر هنر مسکو به کارگردانی کنستانتین استانیسلاوسکی و لئوپولد سولرژیتسکی اجرا شد. نمایشنامه ای تمثیلی است که تا حدودی پس از نمایشنامه های مترلینک طراحی شده است، اکنون به عنوان خلاصه ای دراماتیک از چندین داستان کوتاه و رمان مهم آندریف در دوره 1903-1906 ("دیوار"، "اندیشه"، " زندگی واسیلی فایویسکی»)، از طریق مجموعهای از شخصیتها و صحنههای انتزاعی و شماتیک، بر معنای زندگی انسان، یا بهتر بگوییم فقدان غمانگیز آن، که توسط شخصی مرموز خاکستری، نماد هر دو خدای بیعلاقه تجسم شده است، تمرکز میکند. با نظرسنجی توسط شخصی در خاکستری (و همچنین شخصیت ناشناس دیگری که هرگز صحنه را ترک نمی کند)، انسان از تولد تا مرگ به عنوان یک مرد نابینا از زندگی (در دنیای خاکستری که همه چیز به رنگ خاکستری است) عبور می کند. چه چیزی بعد به او می رسد ابتدا تهی دست است، سپس به ثروت می رسد و در نهایت دوباره به کف می رسد. او با نفرین کردن شاهد ناشناس مصیبتهایش، خود را یک جنگجوی بدبخت تصور میکند که همه چیز را در نزاع خود علیه نیروهای غیرقابل درک و شیطانی از دست میدهد. قبل از اینکه شمع (نماد زندگی) بمیرد و تاریکی فرود آید، فریاد می زند: "من اکنون ...."