بازرس مگره معصوم نیست. آیا پیش داوری باعث شکست او در پرونده ی فومال می شود؟ او نتوانسته است انزجار خود را از این تاجر گوشت چشم قلمبه که به توصیه وزیر کشور به او مراجعه کرده است تا از مراقبت و پشتیبانی پلیس بهره مند شود، پنهان کند . حتی زمانی که متوجه می شود که با این مرد خبیث و زمخت همه مدرسه ای بوده است نیز احساسش نسبت به او تغییری نمی کند. او از فومال چاقه متنفر بوده است، همه متنفر بوده اند، به نظر می رسد هنوز هم هستند. وقتی علیرغم اقدامات احتیاطی ، فومال در خانه خود به طرز وحشیانه ای به قتل می رسد ، میگره وجدانش در معرض آزمایش قرار می گیرد. آیا او می توانست کارهای بیشتری انجام دهد؟ و اکنون کدام یک از اطرافیان مست و مشکوک فومال از جانب بقیه او را به قتل رسانده است؟