ماتسونو کین ساکو که بعدها تخلص «باشو» را انتخاب کرد در ۱۶۴۴ در خانواده یی سامورایی متولد شد که در خدمت امیر اونه نو بود در شهر ،ایگا نزدیک کیوتو در بخش اول دوره ی توکوگاوا (۱۸۶۸-۱۶۰۳). تولد او کمابیش مصادف بود با بسته شدن درهای ژاپن به روی بیگانگان این انزوای خودخواسته باعث شد که ژاپن به خودش رو بیاورد، منابع خودش را جست وجو کند؛ و یک نتیجه ی این کار شکوفایی فرهنگی قابل توجهی بود که در نیمه ی دوم قرن هفدهم شروع شد. باشو و شاعر انسان گرا سای کاکو (Saikaku ۱۶۹۳-۱۶۴۲) تقریبا معاصر بودند و چیکا ماتسو (Chikamatsu ۱۷۲۴-۱۶۵۳) نمایش نویس بزرگ نمایش عروسکی اوساکا کمی بعد شکوفا شد. اوکی یونه (تصاویر جهان گذران - نقاشیها و چاپهای مهر (چوبی) در همین زمان تکامل پیدا کرد؛ و همین طور اخلاق تاریخ و قالبهای دیگر فرهنگی. باشو در بیست و هشت سالگی بود که به ادو توکیو کنونی) رفت. در این شهر بود که در شعر به استادی رسید و هم اینجا بود که بازرگان ثروتمندی کلبه یی به او داد که دور تا دورش را نخل های موز گرفته بود و به «باشو آن عز لتکده ی نخل (موز) معروف بود. به خاطر این خانه بود که او به «باشو» مشهور شد. شعر باشو در دهه ی سی تکامل پیدا کرد و در چهل و دو سالگی بود که هایکوی معروف برکه ی قدیمی» یا «برکه ی کهن» را نوشت و به بلوغ و کمال رسید و از این زمان است که هایکوی او رنگ و بوی زن دارد. باشو ده سال آخر عمرش را راهی سیر و سیاحت و زیارت در ژاپن شد گاهی تنها اما غالبا با یکی دو دوست و همسفر به زیارت مکانهای مشهور و دیدار شاعران معروف میرفتند. در پنجاه سالگی در یکی از همین سفرها درگذشت.