در این کتاب، نظریه های «ویلیام آستون» درباره تجربه دینی تحلیل و تفسیر شده است. قول به اصالت تجربه دینی را می توان واکنشی دین دارانه به نقد دین در دوره مدرن دانست؛ چرا که این رویکرد می کوشد به معیارهای معرفتی مدرنیته و در صدر آن ها محوریت تجربه وفادار بماند. در پژوهش حاضر، تلاش شده تا ضمن شرح برآمدن این جریان فکری مهم در آثار افرادی چون «شلایر ماخر» و «جیمز» یکی از مهم ترین صورت بندی های معاصر این رأی یعنی نظریه معرفت شناسنانه «آستون» نقد و بررسی شود. محقّق در این راستا پس از ارزیابی نقدهای فیلسوفان تحلیل در جست وجوی منظری جامع به «هرمنوتیک هایدگری» روی آورده و سعی می کند ثابت نماید که تلقّی هرمنوتیکی از تجربه دینی، تبیین بهتری از تنوّع و تکثّر تجربه های دینی به دست می دهد.