داستان دختری روستایی به نام پری ماه که پس از خواستگاری ارباب و ترس از ازدواج اجباری با ارباب زاده پا به فرار می گذارد و از قضا با ماشین دکتری تصادف می کند که دو سال پیش عشقش را گم کرده است. داریوش به امید اینکه این دختر همان معشوق گم شده اش است، او را به خانه ی خود می برد و تمام تلاشش را برای عاشق کردن دوباره ی همسرش که حافظه اش را از دست داده، به کار می گیرد. در این میان برادرش کوروش که به تازگی از فرنگ برگشته است نیز عاشق پری ماه می شود. حالا چه بر سر پری ماه می آید؟ سرنوشت او با کدام برادر گره خورده است؟ آیا دخترک همان پری ماه داریوش است؟