نویسنده کتاب «تمهیداتی بر نظریه زبان» با اطمینان از این که زبان ثروتی پایان ناپذیر از ارزش های چندگانه است، شروع می کند. زبان ابزاری است که انسان با آن اندیشه و احساس و خلق و خوی و آرزو و اراده و عمل را می سازد، ابزاری است که با آن تأثیر می گذارد و تحت تأثیر قرار می گیرد، آخرین و عمیق ترین وضعیت جامعه بشری را نیز تشریح میکند. لویی یلمزلف زبانشناس دانمارکی بود که ایدههایش اساس مکتب زبانشناسی کپنهاگ را تشکیل داد. او که در یک خانواده دانشگاهی متولد شد (پدرش یوهانس هجلمسلوف ریاضیدان بود)، زبان شناسی تطبیقی را در کپنهاگ، پراگ و پاریس (با آنتوان میله و جوزف وندریس و دیگران) آموخت. او به همراه هانس یورگن اولدال نظریهای ساختارگرایانه درباره زبان را توسعه داد که آن را واژهشناسی (glossematics) نامید، که نظریه نشانهشناسی فردیناند دو سوسور را بیشتر توسعه داد. لویی یلمزلف زبانشناسی یا واژهشناسی را به عنوان یک علم رسمی میدانست. او مخترع زبان شناسی رسمی بود. نظریه لویی یلمزلف به طور گسترده در دستور زبان ساختاری و کارکردی و در نشانه شناسی تأثیرگذار شد.