ساختارهای نظام تخیل از منظر ژیلبر دوران عرضه کننده نظریه ژیلبر دوران در حوزه تخیل و همچنین طبقه بندی تخیلات با نگاهی ساختاری است ژیلبر دوران تخیل را سرچشمه تمامی تفکر انسانی تعریف میکند از نگاه او تخیل نه یک پدیده ذهن همچون پدیده های دیگر ذهن و نه یک نیروی مستقل که دشمن عقل باشد،بلکه اصل و پایه همه ذهن است؛در واقع تخیل سرچشمه هر تعقل و استدلالی است به همین دلیل روش ژیلبر دوران در حوزه نقد ادبی بر نمایش ویژگی نمادین تصاویر تکیه میکند.او ثابت میکند که تولیدات تخیل دارای معنایی ذاتی هستند که بازنمایی ما را از جهان تعیین میکنند به اعتقاد او هسته تفکر انسانی از تخیل شکل گرفته است به همین دلیل میکوشد تا ابتدا تخیل را در مظاهر گوناگونش بررسی کند که از میان آن ها خلاقیت هنری و خصوصا ادبیات جایگاهی خاص را اشغال میکند و آن گاه آن ها را طبقه بندی کند و الگویی جهانی از نظام تخیلی انسان به دست دهد. از میان متفکران تاثیر گذار بر افکار ژیلبر دوران گاستون باشلار (1884-1962)مهم تر از دیگران است.ژیلبر دوران و گاستون باشلار رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند این پیوند هم در تداوم و هر در گسستگی فکری آن ها نمایان است تفاوت ژیلبر دوران و گاستون باشلار بسیار حائز اهمیت است زیرا این تفاوت ویژگی های منحصر به فرد ژیلبر دوران را نسبت به هم فکرانش نشان میدهد.