در کتاب "شهریار منجی" یکی از برجستهترین محققان ماکیاولی، تفسیر جدیدی از تأثیرگذارترین اما سوء تفاهمشده در سنت سیاسی غرب ارائه میکند. با برگرداندن باورهای غلط رایج و چالش برانگیز اجماع علمی، مقدمه ای تازه برای کار ارائه می دهد. از این منظر اصلی، پنج قرن پس از ساخت، شاهزاده بینش جدیدی در مورد ماهیت و امکانات رهایی سیاسی ارائه می دهد. ویرولی استدلال می کند که شاهزاده به جای کتاب مقدس سیاست های بی وجدان، در واقع درباره رستگاری سیاسی است - کتابی که انگیزه میهن پرستانه ماکیاولی برای دیدن تأسیسی جدید برای ایتالیا است. این کتاب که در قالب یک سخنرانی نوشته شده و با پیروی از قواعد بلاغت کلاسیک نوشته شده است، پیام اصلی خود را در بخش پایانی، "تصور برای رهایی ایتالیا از دست بربرها" فشرده می کند. ماکیاولی در آنجا اسطوره یک نجات دهنده را خلق می کند، یک حاکم ایده آل که دوران صلح، آزادی و وحدت را آغاز می کند. برخلاف نظر محققانی که معتقدند این نصیحت بعدا اضافه شده است، ویرولی ثابت میکند که ماکیاولی آن را به همراه بقیه متن سروده است و کل آن را تا دسامبر 1513 یا اوایل 1514 تکمیل کرده است. ویرولی معتقد است، تنها اگر شاهزاده را به عنوان نظریه رستگاری سیاسی بخوانیم، بالاخره میتوانیم بحثبرانگیزترین صفحات کتاب در مورد اخلاق سیاسی را درک کرده و به درستی ارزیابی کنیم، و همچنین کلیشه ماکیاولی را بهعنوان یک «ماکیاولیستی» کنار بگذاریم. "