در دوردست، زیباترین صدای دنیا به گوشم می رسد. صدای آواز یک پرنده. شاید یکی از همان کاکلی های شب باشد که آمده با من خداحافظی کند. زیباترین نوایی است که در چند سال گذشته به گوشم رسیده. خوش آهنگ تر از صدای ناقوس؛ یقین دارم این سفر به شنیدن این صدا می ارزید. «مسحور از صفحۀ اول، انگشتان زیبا و هول انگیزش را گرد وجودم حلقه کرد و حتی بعد از پایان آخرین صفحه نیز رهایم نکرد. وجه تمایز این کتاب در شرح وقایعی است که در مکانی بسیار نامأنوس رخ می دهند. راوی شگفت انگیز، حوادثی هولناک را در نقابی توری از جنس تخیل می پیچد. این کتاب سرگذشتی است بس تاریک و در عین حال بس ممتاز.»