دژوکوستولنیی در پس توصیف زندگی روزمرۀ خانوادۀ وایکای، جامعۀ مجارستان را در برهه ای از تاریخ به تصویر می کشد و به باورهای مذهبی و موضع گیری های سیاسی و اجتماعی آن کشور می پردازد. کشوری که دوئل برای اثبات شرافت در آن مرسوم بود و زیبایی دختران مایه مباهات و افتخار خانواده ها. با رفتن اسکای لارک به سفر، خانواده او برای اولین بار بعد از سال ها، احساس رهایی و شادی دارند. اما در اعماق وجودشان نگران اند، نگران به سرآمدن دوران لذت و سعادتمندی، نگران مواجهه با واقعیتی گریزناپذیر که همواره از روبه رو شدن با آن دوری کرده اند... «انگار که این رمان کوتاه بی نظیر، اندوه جهان را در حبابی گنجانده است. ظاهرش مثل قصه یکدست، فضا و شخصیت هایش معمولی، لحنش راحت و تأثیرش ویرانگر و تکان دهنده است.» دبورا آیزنبرگ، برنده جایزۀ پن/فاکنر برای داستان