جان کیکس در این انتقاد نافذ از مفروضات اساسی آن استدلال می کند که لیبرالیسم محکوم به شکست است. لیبرال ها طرفدار استقلال فردی، کثرت گسترده انتخاب ها و حقوق و منابع برابر هستند و آنها را برای زندگی خوب ضروری می دانند. آنها با شرارت هایی مانند خودخواهی، عدم تحمل، ظلم و طمع مخالفند. با این حال، کیکس معتقد است که هر چه استقلال، برابری و کثرت گرایی بیشتر باشد، دامنه شرارت بیشتر است. به عقیده کیکس، لیبرالیسم ناسازگار است، زیرا شرایطی که لیبرال ها برای زندگی خوب ضروری می دانند، در واقع همان شرارت هایی را که لیبرال ها می خواهند از آن اجتناب کنند، پرورش می دهد، و اجتناب از آن بدی ها به شرایطی بستگی دارد که بر خلاف شرایطی است که لیبرال ها دوست دارند. کیکس بیشتر استدلال می کند که مفاهیم لیبرال از برابری، عدالت و کثرت گرایی مستلزم برخورد با افراد خوب و بد با احترام برابر، توزیع منابع بدون توجه به آنچه دریافت کنندگان سزاوار آن هستند، و محدود کردن انتخاب ها به مواردی است که با پیش فرض های لیبرال مطابقت دارد. همه این سیاست ها برای زندگی خوب مضر است. کیکس به این نتیجه میرسد که لیبرالیسم نمیتواند با رواج شر کنار بیاید، تعهدات ناسازگار آن آسیب دیده است، و لیبرالیسم بر خلاف هدفش مانعی برای زندگی خوب است.