حکایت این کتاب روایتگر رویدادهای سال هایی خفقان زا و سرشار از رعب و هراس است که حزب بعث و در رأس آن صدام حسین در این مرحله جهت بسط قدرت و حاکمیت مطلق خود، بر تمام ارکان و نهادهای دولت چیره و متسلط شده بود. حکایتی است که نمایانگر برخورد وحشیانه و فاشیستی حزب بعث با نهادهای آموزشی و اکادمیک که قربانی آن دکتر طالب بغدادی راوی آن بوده است. قضیه این حکایت که بعدها در رسانه ها و مطبوعات وقت تحت عنوان "هر کس تولید نکند نباید بخورد" شناخته شد، یک قضیه کاملا علمی و دانشگاهی بود که به هیچ عنوان از کار و فعالیت دانشگاهی و علمی فراتر نمی رفت اما دستگاه نظام حاکم این مسأله را در چهارچوب مسائل امنیتی و سیاسی قرار داد و بغدادی را به بهانه زیر سوال بردن شعارهای حکومتی و تشویش اذهان عمومی، قربانی این موضوع کرد تا پاکسازی و اخراج تعداد بسیاری از اساتید و دانشمندان متخصص را از دانشگاه بغداد توجیه کند و این دانشگاه را به مقری برای عناصر حزبی غیر متخصص که فعالیتشان در بعثی سازی خلاصه می شد تبدیل کند.