کتاب «قاب یک رویا» رمانی نوشته ی «جردن ساننبلیک» است که نخستین بار در سال 2012 چاپ شد. آغاز نخستین سال دبیرستان برای «پیتر» با دو تراژدی همراه شده است: مصدومیتی جدی در ناحیه ی بازو در حین بازی بیسبال به این معنا است که «پیتر» برای مدتی نمی تواند در تیم حضور داشته باشد، و پدربزرگ عزیزش، مردی عکاس که این حرفه را به «پیتر» آموزش داده، در حال از دست دادن حافظه اش است. «پیتر» تلاش می کند هر دوی این اتفاقات را تا حدی مخفی نگه دارد—اولی را از بهترین دوستش «ای. جی»، و دومی را از مادرش، البته به خواسته ی خود پدربزرگ. اما مخفی نگه داشتن این دو راز با گذشت زمان، فقط سخت تر از قبل می شود، به خصوص وقتی دوست جدید «پیتر» یعنی «آنجلیکا» او را تحت فشار می گذارد و پدربزرگش نیز در وضعیت اورژانسی قرار می گیرد.