در سال 1844 ، الکساندر دوما "سه تفنگدار" را منتشر کرد ، رمانی که چنان مشهور است و هنوز هم چنان محبوب است که به سختی نیاز به معرفی دارد. اندکی پس از آن او دنباله ای را نوشت ، بیست سال پس از آن ، ماجراهای قهرمانان سرسختش را از سر گرفت. بعدا ، در اواخر کار خود ، دوما کتاب عشق صداعظم را نوشت. دنباله مستقیم دیگری برای سه تفنگدار که نه بیست سال بعد ، بلکه فقط بیست روز بعد آغاز می شود. داستان عشق صدراعظم درست در همان جایی که سه تفنگدار متوقف شده بود، ادامه می یابد و داستان های کاردینال ریشلیو ، ملکه آن و پادشاه لوئی سیزدهم را ادامه می دهد - و یک قهرمان جدید جذاب ، را معرفی می کند ، یک شخصیت واقعی تاریخی از آن دوره. سوارکاری جوانی که به تازگی به پاریس رسیده است ، مورت فرزند نامشروع پادشاه سابق و در نتیجه برادر ناتنی پادشاه لوئیس است . دادگاه فرانسه با دسیسه هایی به عنوان پادشاه ، ملکه و کاردینال درگیر است و مورت جوان خیلی زود خود را در معرض خطر و عاشقانه ای پرشور می بیند! دوما هفتاد و پنج فصل از کتاب عشق صداعظم را نوشت، اما هرگز آن را به طور کامل پایان نداد ، و بنابراین رمان تقریبا یک قرن قبل از انتشار اولین کتاب در فرانسه در سال 1946 ناکامل بود. در حالی که دوما هرگز این کتاب را کامل نکرد ، پیش از این یک رمان جداگانه به نام کبوتر نوشته بود که ماجراهای پایانی مورت و کاردینال ریشلیو را بازگو می کرد. اکنون برای اولین بار ، در یک روایت منسجم ، عشق صدراعظم و کبوتر خط داستانی کامل و رضایت بخشی را ایجاد می کنند.