قطعات مختصری که در کتاب «چون باد،چون موج» گردآوری شده است، به همان اندازه که داستان کوتاه است، به همان اندازه مطالعات روانکاوی نیز هست. در هر فصل، صحنه برای بررسی مسائل بزرگ - ماهیت اشتیاق، نقش حیاتی توهم و سرخوردگی در زندگی، آنچه قهرمانی را تشکیل می دهد - آماده می شود، اما همیشه در ارتباط با یک داستان بسیار خاص از زندگی نویسنده، و همیشه داستانی که با نوعی طنز جذاب روایت می شود که ما را به سمت تحمل و قدردانی از غنای بشریت سوق می دهد. صمیمیت دوستداشتنی و فریبندهای در نثر استفانو بولونینی وجود دارد، به طوری که مفاهیم روانکاوانه هرگز نفوذی از اصطلاحات تخصصی نیستند، بلکه ایدههایی برای تداعی خلاقانه در نظر گرفته میشوند. در این ده مقاله، استفانو بولونینی داستان های رنگارنگی از زندگی خود، از برخورد با یک سگ گله غول پیکر قفقازی و یک استاد هنرهای رزمی گرفته تا سفری سرگردان در دهکده ای دورافتاده ایتالیایی، تعریف می کند و معنای این تجربیات را برای خود و خوانندگانش بیان می کند. نمایش هدیه بولونینی برای داستان سرایی و بینش قابل توجه او، مانند باد، مانند موج نشانگر بازگشت خوشامد به نویسندگی روانکاوانه به عنوان یک هنر ذهنی است.