انسان همواره در اولین مواجههاش با هر امر تکنولوژیک، از آن برای خلق هنر استفاده کرده است! از ابزارهایی که انسانهای نخستین برای شکار ساخته بودند و بلافاصله در جهت ساختن مجسمه و غیره استفاده کردند تا همین کامپیوتر که آنقدر زود به ابزاری برای تولید اثر هنری تبدیل شد که اولین مقالهی نظری دربارهی هنر کامپیوتری در 1961 نوشته شد! هنر کامپیوتری اما به مانند دیگر هنرهای سنتی نبوده و نیست و به دلایل بسیاری که مشخصا وجوه فلسفی، محاسباتی و پیچیدگیهای فنی و ساختاریاش موجب شده همواره در هالهای از ابهام باشد و فقط فیلسوفان و متخصصان زیباییشناسی به سراغش بروند و دست به تفسیر، تحلیل و تبیینش بزنند. کتاب «فلسفهی هنر کامپیوتری» نوشتهی «دومنیک مکآیور لوپس» یکی از بهترین متونیست که هر علاقهمند به هنر و زیباییشناسی میتواند برای شناخت مسائل مربوط به خلق اثر هنری با کامپیوتر به سراغش برود. این کتاب با جامعیت خاصی پرسشهای مطرح شده در خصوص اثر هنری، معنا، زبان، فرمهای بیانی، رابطهی هنرمند کامپیوتری با مخاطبش و تفاوتهای این نوع هنر و هنرمند با هنر سنتی و مخاطبان آن و همچنین مباحثی مثل گیمهای ویدیویی و اینکه اینها هنر هستند یا نه و چیستی و چراییشان را بررسی میکند. فلسفهی هنر کامپیوتری به مثابهی مقدمهای مفصل برای ورود به دنیای زیباییشناسی هنرهای جدید است که میتواند تغییر شگرفی در منظر ما نسبت به هنر در زمان معاصر و آیندهی پیش رو ایجاد کند.