«باغ نیمه شب تام» نوشته فیلیپا پی یرس (-۱۹۲۰) داستان پسری به نام تام است که به خاطر بیماری سرخک برادرش پیتر، مجبور به ترک خانه و اقامت موقت در خانه خاله اش می شود. در خانه خاله گوئن ماجرای شگفت انگیزی برای تام پیش می آید که با نواختن عجیب و غریب ضربه سیزدهم ساعت پاندولی بزرگی در راهرو خانه که متعلق به خانم بارتولومیو (صاحب خانه) است، آغاز می شود. تام که از این اتفاق عجیب شگفت زده است نیمه شب به دلیل بی خوابی به راهرو می رود. او آنجا متوجه در پشتی خانه می شود که اهالی از آن رفت و آمد نمی کنند. به تام گفته شده بود در پشتی دیرتر به خیابان می رسد و به حیاط خلوتی باز می شود که چیزی برای دیدن ندارد. اما تام با گشودن این در پا به دنیایی دیگر و زمانی دیگر می گذارد. در سال ۱۹۸۹ بر اساس این داستان سریالی به نام «رویای باغ در نیمه شب» ساخته شد که متولدان دهه ۶۰ بی شک آن را دیده و دوست داشته اند.