این کتاب هشتمین جلد از داستان های آنی، دختر شاداب و پرامیدی است که مدتی را در یتیم خانه زندگی کرد و بعد از آن تحت سرپرستی یک خانواده در آمد. جلد پیش رو بیشتر بر زندگی جوان ترین دختر او و گیلبرت، ریلا، تمرکز دارد و در روزگار جنگ جهانی اول روایت می شود. ریلا دختری است که مسئولیت پذیر نیست، نسبت به آینده خود بی تفاوت است و تنها به خوش گذرانی فکر می کند، همه ی این ها در کنار یکدیگر باعث می شود تا والدین او احساسی از نگرانی را درباره دخترشان احساس کنند؛ اما همین دختر هنگامی که جنگ روی پلید خود را به نمایش می گذارد سرپرستی کودکی را برعهده می گیرد که پدرش راهی جنگ شده و مادرش را از دست داده است.