کتاب «هزاران روز خاطره» رمانی نوشته ی «شنون هیل» است که نخستین بار در سال 2007 به انتشار رسید. «بانو سارن» به همراه ندیمه اش «دشتی»، به خاطر راضی نشدن به ازدواج با «لرد کاسار» توسط پدرش در برجی زندانی شده است. آن ها در این زندان، غذا و چوب کافی برای هفت سال را در اختیار دارند. «کان تگوس»، مردی که «بانو سارن» همیشه به او علاقه مند بوده، به برج می آید و تلاش می کند بانو را ببیند. «سارن» اما با او صحبت نمی کند و در عوض، از «دشتی» می خواهد که به جای خودش، با «کان تگوس» حرف بزند. مرد قول می دهد که بازخواهد گشت و آن ها را از برج نجات خواهد داد اما در همین حال، «لرد کاسار» از راه می رسد. آیا «دشتی» می تواند «بانو سارن» را از این مخصمه نجات دهد؟