رمان شاه توت ابریشمی دختر خدا، یک رمان فلسفی روانشناسی انتقادی اجتماعی است. این کتاب در واقع رمانی حادثه محور بوده که در آن از شیوه های نوین داستان نویسی بهره گرفته شده است . به گفته ی فورستر: رمان تنها ژانر ادبی است که می توان در آن از عناصر شعر و نمایشنامه به وفور استفاده کرد و آن وقت هنوز رمان باقی بماند. نویسنده هم در این رمان از عناصر نمایشنامه و شعر بهره گرفته و گاها به صحنه سازی های نوین و گاه شاعرانه رمانش را پیش برده است. در این رمان با دیدگاههای متفاوتی از جمله اگزیستناسیالیست برخی شخصیت ها نمود ژرف تری می یابند. گاه به دیدگاه پوزیتیویستی و گاه از حیث روانشناسی و فردیت طلبی... گاهی به انسانهای طاغی در رمان برمیخوریم که از نظر هنجارهای اجتماعی یاغی یا شورشی لقب می گیرند.