"زنده ام که روایت کنم" زندگینامه ی ”گابریل گارسیا مارکز" است که به قلم خودش نوشته شده است. این کتاب در ابتدا در سال 2002 به اسپانیایی منتشر شد و ترجمه انگلیسی آن توسط "ادیث گروسمن" در سال 2003 منتشر شد. "زنده ام که روایت کنم"، داستان زندگی ”گابریل گارسیا مارکز" از سال 1927 تا 1950 را روایت می کند و با پیشنهاد ازدواج وی به همسرش پایان می یابد. این کتاب به شدت بر موضوعاتی مانند: خانواده ، مدرسه و شغل ”گابریل گارسیا مارکز" به عنوان روزنامه نگار و نویسنده ی داستان کوتاه تمرکز دارد و اشاراتی به واقعیت هایی از زندگی واقعی دارد که در رمان های او به شکل های متعددی آمده است ، از جمله کشتار توسط کمپانی موز که به صورتی برجسته ظاهر می شود. ”گابریل گارسیا مارکز" شاید از تحسین برانگیزترین و خواندنی ترین نویسندگان زمانه ی ما باشد . داستان زندگی وی شامل آدم ها ، مکان ها و وقایعی است که برای او اتفاق می افتد و داستان هایی از خانواده ، کار ، سیاست ، کتاب و موسیقی کلمبیای محبوب او ، بخش هایی از گذشته ی وی که تا کنون ناشناخته بوده و حوادثی که بعدا اتفاق می افتد ، در کتاب او گفته می شود. .کتاب یک خاطره زنده ، قدرتمند و روان است که نحوه ی شکل گیری شخصیت مارکز را به عنوان یک نویسنده و یک مرد به ما نشان می دهد. همان طور که مبارزات نویسنده ی نوپا را دنبال می کنیم ، در ”گابریل گارسیا مارکز" دقیق تر میشویم و با مفهوم ، "تنهایی" که در همه کتاب های او وجود دارد بیشتر آشنا می شویم. همچنین با وجود روند سریع زندگی در این داستان ، کاملا آشکار است که کلمبیا و حتی تا حدودی بیشتر شهر کوچک او آراکاتاکا تقریبا به طور کامل از وقایعی که در جهان خارج اتفاق می افتد جداست.