«اسطوره متن بینانشانه ای» شامل هشت مقاله است. عناوین مقاله ها و همچنین نام نویسندگان آنها به این شرح است: «شاهنامه نگاری در ایران؛ نقش شاهنامه نگاری در نقاشی ایرانی» نوشته مشترک بهمن نامورمطلق و منیژه کنگرانی، «درآمدی بر تذهیب و کتاب آرایی در شاهنامه» محمدمهدی هراتی، «تاثیر شاهنامه بر کاشیکاری در ایران» مهدی مکی نژاد، «کاتبان شاهنامه» حمیدرضا قلیچ خانی، «شاهنامه فردوسی بر قالیچه ها» رویا تقی آوا، «بازتاب شاهنامه فردوسی در آثار فلزکاری ایران» محمد صحرانورد، «شاهنامه های مصور چاپ سنگی در نیمه دوم قرن سیزدهم قمری» هاجر صمدی و «شاهنامه نگاری در امپراتوری عثمانی» نوشته مشترک الهه بخت آور و کریم میرزایی. مقدمه این اثر نیز یک مقاله 15 صفحه ای به قلم گردآورنده کتاب است. نامورمطلق در این مقدمه چگونگی تبدیل «شاهنامه» به یک «اسطوره متن» در طول تاریخ ادبیات و هنر ایران را توضیح داده و به بررسی تجلی شاهنامه و بازآفرینی نمادهای آن در شاخه های گوناگون هنرهای ایرانی پرداخته است.«شاهنامه» فردوسی بر هنرهای سنتی ایران و (حتی تمدن اسلامی) تاثیر بسیاری گذاشته است. مهم ترین آثار نگارگری در تاریخ هنر ایران، تصویرسازی داستان های شاهنامه است. در دوره های گوناگون دربار پادشاهان و حتی امرای محلی، کارگاه های تولید کتاب وجود داشت که در آن عموم هنرمندان از خوشنویسان گرفته تا نگارگران، صحافان، تذهیب کاران و جلدسازان مشغول به کار بودند. «شاهنامه» یکی از متن های مورد توجه این کارگاه ها بود و اکنون چندین شاهنامه نفیس دارای تصاویر نگارگری از این کارگاه ها به یادگار مانده است که از آن میان می توان به «شاهنامه طهماسبی» و «شاهنامه دموت» اشاره کرد. اگر این شاهنامه ها را از تاریخ هنر ایران حذف کنیم، بیش از 70 درصد این تاریخ از دست می رود. با توجه به این حضور «شاهنامه» در تاریخ فرهنگ و هنر ایران، لزوم پژوهش هایی برای شناخت هرچه بیشتر این متن و تاثیر آن بر دیگر متون، هرچه بیشتر حس می شود. بهمن نامورمطلق یکی از پژوهشگرانی است که لزوم این تحقیقات بر متن شاهنامه را تشخیص داد. او بجز این اثر دو کتاب دیگر نیز با نام های «اسطوره متن هویت ساز: حضور شاهنامه در ادب و فرهنگ ایرانی» و «اسطوره متن بینافرهنگی: حضور شاهنامه در فرهنگ ها و زبان های جهان» اشاره کرد. برای آشنایی با این دو کتاب روی عناوین آنها کلیک کنید.