کتاب حاضر کنکاشی است درباره ی هویت بخشی به بافت های مسکونی لذا پس از ذکر مقدمه ای که محور آن ضرورت طرح مسئله است با رویکرد کاربردی و دیدگاهی فرآیندگرا در قالب دو بخش پایگاه نظری و راهکارهای عملی دنبال می شود. در پایگاه نظری کتاب هویت اعتبار خود را از تشخیص میگیرد که این مهم نیز به واسطه ی تطابق مستمر تصویر ذهنی از یک پدیده با عینیت آن ممکن می شود بر اساس ماهیت لایه ای فرآیند تشخیص به عنوان زیربنای احراز هویت پدیده باید در درجه نخست از پدیده های غیر همسنخ با آن قابل بازشناسی بوده در درجه بعدی نسبت به پدیده های همسنخ با آن واجد تشخیص باشد. بر اساس این تعریف و تبیین و ارائه راهبرد برای فراهم آمدن امکان بازشناسی و تشخص بخشی به بافت به عنوان یک محله مسکونی خاص محور راهکارهای عملی مطرح شده در کتاب است این راهکارها از یک طرف باید بتوانند از طریق تامین درهم تنیدگی نفوذ پذیری خوانایی آسایش امنیت خودمانی بودن و دنجی به بازشناسی محله به عنوان حوزه ای قابل سکونت کمک کنند و از سوی دیگر شهر خاص و دنیز در میان سایر محلات آن شهر تا سطح برخوردداری اجزا محله از تشخیص فراهم آورند. در نهایت کتاب حاضر مدعی است هویت بخشی جز اتخاذ تدابیر طراحانه و مدیریتی در حیطه تخصص های معماری طراحی و برنامه ریزی شهری و البته با عنایت به خصلت های میان رشته ای این فعالیت نیست و تحقق پذیری آن امری است ممکن و حتی نه چندان دشوار.