آدام گاپنیک، جستارنویس آمریکایی، از آن دسته نویسنده هایی ست که سراغ قالب ها و ژانرهای مختلف می روند و در کارنامه شان همه چیز پیدا می شود، از نقد هنری تا رمان کودک و خاطره پردازی. اما خیلی ها می گویند جستارهایی که برای نیویورکر نوشته و بعضی از آن ها را در قالب کتاب هم منتشر کرده بهترین آثارش هستند. جستارهایی که گاپنیک در آن ها با نگاه کنجکاو و تیزبینش همه چیز و همه جا را می کاود و خواننده را هم ماهرانه با خود همراه می کند. کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی مجموعه ای از همین جستار هاست. گاپنیک در این جستارها به حوزه های گوناگون سرک می کشد و هر چیزی را بهانه می کند تا خواننده را به گشت وگذاری فکری ببرد. گشت وگذاری که اغلب چهارچوب های قالبی و مضمونی را نادیده می گیرد و به مرزبندی های معمول و متداول تن نمی دهد. جستارهای گاپنیک گاهی به نقد ادبی شبیه می شوند و گاهی به خاطره پردازی و خودزندگی نامه؛ گاهی سراغ جغرافیای سیاسی و مطالعات فرهنگی می روند، گاهی به روان شناسی و روان کاوی فرویدی ناخنک می زنند و گاهی هم از عصر اطلاعات و اینترنت و واهمه های امروزی همراهش می گویند. اما این جستارها، با همه ی تنوع و وسعت موضوعی شان، عموما در یک مضمون اشتراک دارند: پرداختن به دغدغه ها، ترس ها و اضطراب های برآمده از زندگی شهری مدرن. آدام گاپنیک که سال ها در نیویورک و مدتی هم در پاریس زندگی کرده در خیلی از جستارهایش از تجربه ی زندگی شهری و پیامدها و دلالت های ضمنی این تجربه برای انسان امروزی می گوید پیامدها و دلالت هایی که حتی اگر نیویورک و پاریس را ندیده باشیم و حتی اگر در شهری بزرگ و شلوغ و پرهیاهو زندگی نکنیم، برای ما غریبه و فهم ناپذیر نیستند چون همه، دست کم گاهی، سرشلوغی و هیاهوی شهری و غوغای شبکه های اجتماعی و پریشانی و اضطراب روزگارمان را تجربه کرده ایم. افسون و جادوی گاپنیک این است که با نگاه تیزبین و جست وجوگر، دانش به روز، ذهن تحلیلگر و ژرف اندیش و لحن گیرا و گاهی شوخ وشنگش همین تجربه های آشنا، روزمره و گاهی پیش پاافتاده از زندگی معاصر انسان شهری را دست مایه ی پرداختن به مفاهیم و مضامین کلی تر، اساسی تر و جهانی تر می کند: بوقلمونی که در پاریس سفارش داده و اعتصاب سراسریْ رسیدنش را به تأخیر انداخته بهانه ای می شود برای حرف زدن از جهانی شدن و لیبرالیسم. دوست خیالی دختر سه ساله اش فرصتی می سازد برای جست وجوی پاسخ این سوال که ما آدم های امروزی چرا این قدر سرمان شلوغ است و چرا به هیچ کارمان نمی رسیم. و مقایسه ی فوتبال با هاکی و فوتبال آمریکایی دستاویزی می شود برای بحث درباره ی ذات تجربه و زندگی انسانی. کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی مجموعه ای ست از نه جستار گاپنیک که نخستین بار در نیویورکر یا در یکی از سه کتاب از پاریس به ماه، از دریچه ی بچه ها و اول، میز غذا منتشر شده اند و گرچه دامنه ی موضوعی وسیعی دارند از اینترنت و عصر اطلاعات و روان کاوی فرویدی گرفته تا پیاده روی، ارتباط تاریخ و جغرافیا، ذائقه و سلیقه ی غذایی و فرهنگی، زیبایی های فوتبال و تجربه ی یادگیری رانندگی در میان سالی بن مایه ی همه ی آن ها حال وهوای زندگی مدرن و خوشی ها و ناخوشی های همراه آن است؛ بن مایه ای که مثل نخ تسبیح همه ی این جستارها را به هم وصل می کند.