"شاخ دماغی ها" اثر "عذرا موسوی" داستان یک دختر نوجوان به نام نیلوفر است که والدینش برای درمان بیماری باید به ایالات متحده آمریکا بروند، بنابراین او مجبور است این مدت را با عمو و خالهاش که با هم ازدواج کردهاند، بماند. اما داستان "شاخ دماغی ها" از آنجایی جالب میشود که پسرخالهی نیلوفر، سهیل، بر سر دادن اتاقش به دخترخالهاش، احساس ناخشنودی میکند. او از این کار ناراحت است زیرا دیگر نمیتواند با خیال راحت و بدون مزاحم، اقدامات مخفیانه و بازیگوشانهی خود را انجام دهد. در نتیجه، وقتی نیلوفر وارد خانه آنها میشود، خانه به یک میدان نبرد میان این دو تبدیل میشود. رمان "شاخ دماغی ها" به قلم "عذرا موسوی" دارای زبانی روان و سهل است و راوی داستان در هر فصل بین نیلوفر و سهیل متناوب است. "سیده عذرا موسوی" نیز با توصیف چیدمان و فضای یک خانه آپارتمانی توانسته حال و هوای نوجوانان امروزی را به تصویر بکشد. از جمله نکات مثبت و آموزنده رمان "شاخ دماغی ها" میتوان به آموزش برقراری ارتباط با همسایگان و زود قضاوت نکردن اشاره کرد. از آنجایی که روایت همزمان توسط نیلوفر و سهیل بیان میشود، این رمان می تواند برای دختران و پسران به یک اندازه جذاب باشد. داستان می تواند نوجوان را با خود همراه کرده و به دلیل توصیف مناسب احساسات متناقض نوجوانی، توانایی کنترل این احساسات را به او بیاموزد. 23 سه فصل در کتاب وجود دارد که یکی در میان توسط سهیل و نیلوفر تعریف شده است. "شاخ دماغی ها" اثر "عذرا موسوی" دارای فلشبکهای خوب و منظم است و گاهی پردازشهای غیرمنتظرهی نویسنده، خواننده را به ستایش داستان و قلم او وا میدارد.