این یک گزارش قطعی از پنجاه آمریکایی نیست. بلکه یادآوری «کاترین کوب» در مورد چگونگی کنترل اوضاع است که از کمی سخت تر از حد طبیعی تا کاملا وحشتناک ادامه پیدا کرد. نقل از زبان نویسنده: با هر یک از پنجاه و دو نفر ما به گونه ای متفاوت رفتار شد ، و این فقط داستان من را بیان می کند - و بخشی از داستان آن ، پس از آنکه سرانجام در 12 مارس 1980 اجازه هم اتاقی شدن را داشتیم. اینجا در ایالات متحده. در این کتاب شما شاهد زندگی آن روزهای من خواهید بود که من "مهمان انقلاب" غیر ارادی بودم. این کتاب یک گوهر است ، و خواندن اجباری برای هر کسی که بحران گروگان گیری را مطالعه می کند. گفته های کاترین درمورد پیچیدگی های روابط سیاسی ایران و آمریکا روشن است و شما را با زیر و بم های این بافت روابط آشنا می سازد. او چالش های روزمره خود را با شوخ طبعی و روحیه سخاوتمندانه توصیف می کند. لحن کتاب تلخ نیست. و او سعی می کند گروگانگیرها را نیز توصیف کند ، که این موضوع جنبه جالب تری به کتاب می دهد. جالب ترین جنبه های گزارش وی شرح ماجراهای او در آشپزخانه ، آشپزی برای گروگان های دیگر و تلاش های وی برای تهیه کاغذ و تزئینات برای درخت موقت کریسمس بود.