در «آشنایی با نویسنده» درمی یابیم که صاحب اثر، آموزگار هنر زندگی در چارچوب ساده و روای اندیشه، گفتار، کلام و رفتار نیکوست و این هنرورزی را از شاهراه خدمت به مردمان، ملکهٔ جان شنوندگان سخنان و خوانندگان کتاب های خود می سازد. او جهان پیماست و پیمانهٔ دل این و آن را از عشق به رحمت ایزدی آکنده می کند؛ چنان که جهان به نوای عاشقانه اش دل می بندد و در هر گوشه و کنار با آن به وجد می آید. نگارنده در بخش یکم کتاب آنچه را در «مسیر بخشایش» نارواست، به کار نمی آید و سد راه می شود، نشانه می گیرد که خشم، آتش خشم را تیزتر می کند و هر چه بیش تر از دامن برافروزندهٔ آن شعله می کشد و بر جان خود او می افتد. آنگاه گره از چیستی بخشایش و چگونگی آن می گشاید تا بدانیم این فرایند، آگاهانه و ارادی ست و بر نیروی هستی بخش ما می افزاید. از این راه است که زخم های کهنه و فروخفته در اعماق وجودمان بهبود می یابند، گذشتهٔ دردناک و دردآور در همان گذشته به خاک سپرده می شود و یارای آن دست می دهد تا از آنچه خداوند چشم پوشی می کند، چشم بپوشیم. در این مسیر می آموزیم تا وارهیده شویم و قرار بگیریم؛ آن سان که شهامت پیمودن پله های چهارگانهٔ بخشایش را بیابیم؛ چنان چه به خودمان اجازه دهیم با آزردگی هایمان رویارو شویم و آنها را واپس نرانیم. در دومین پله، با پذیرش رنجش هایمان نمی گذاریم آنها به زخم چرکین تنفر تبدیل شوند و ما را از درون هزارپاره کنند و به ویرانی بکشانند. اینجا بر بلندای سومین پله، خنکای نسیم بهبودی بر آتش درد و رنج درونی ما وزیدن می گیرد و می توانیم دشمن آزارنده را به عنوان یک انسان دردمند ببینیم و با نگاهی نو به او بنگریم و این اوج گیری ممکن نیست؛ جز به یاری لطف و رحمت فراگیر پروردگار رحمان! بر فراز چهارمین پله، یکپارچگی فرامی رسد تا از گرداب آزردگی، نفرت و خشم سر برآوریم و مشتاق مهرورزی با همانی شویم که روزی از او کینه به دل داشتیم. در نفسگاه های این نردبام، واسوانی با شفقتی بی همتا به ما می آموزد چگونه از صمیم دل و از سر راستی پوزش بخواهیم، به روابط آشفته و آسیب دیدهٔ خود سر و سامان دهیم و این گونه به تمرین کاربردی بخشایش در زندگی روزمره بپردازیم. او در پایان مسیر، به ظرافت یادآور می شود که انسان های والا پیکانه های ارزشمند و راهنمایان گرانقدر راه بخشودگی هستند و بجاست تا پیوسته آنها را پیش چشم داشته باشیم و از حضورشان سرمشق بگیریم. در بخش دوم، راهکارهای طی طریق به شیوه ای مستقیم و با یک عبارت گویا، سپس به شیوه ای نرم و لطیف با نقل داستان های راستین در دسترس ما قرار می گیرند. این که با هر کدورتی، بی درنگ دست به دعا برداریم، از مشاوره با شخصیت های روحانی در پیرامون خود بهره بگیریم، سخاوتمندانه خودمان را ببخشیم، با انباشتن آزردگی ها در درون خود به وجودمان آسیب نرسانیم، بخشایش را روال عادی زندگی خود کنیم، پیشاپیش به پیشواز بخشودن بشتابیم، همزمان ببخشیم و به دست فراموشی بسپاریم، از آن که ما را رنجانده، به نیکی و با مهر یاد کنیم و در کمال انسانیت و گشاده دلی، بر آنها که به ما زخم زده اند، باران عشق بباریم.