این کتاب روی مسئله حاد کنونی انگشت می گذارد: چه رابطه ای بین اسلام، توسعه اقتصادی و سرمایه داری در جهان اسلام وجود دارد؟ این جامعه ها «عقب مانده» اند یا «توسعه نیافته»؟ آیا، اسلام سدی در برابر احکام اجتماعی یا حتی سوسیالیسم است؟ با رد این نظریه که گویا این کشورها قواعد ویژه خود را دارند که هنوز به طور قاطعی با قاعده هایی که بر غرب حاکم است، تفاوت داشته یا این که به موجب این قواعد «شرق بغرنج» به یمن رمزگشایی سوره های قرآن نورانی خواهند شد، رودنسون ترجیح می دهد برای تحلیل خود از علوم اجتماعی استفاده کرده و خط راهنمای اندیشه مارکسیستی غیر دگماتیک را برگزیند. در زیر خلاصه ای از پیش درآمد چاپ جدید این کتاب از نظرتان می گذرد.