مجموعه ی سیری در تاریکی های نمایش و ادبیات نمایشی ایران در عصر قاجار (جلد اول - الف)این کتاب به گفت وگوهای نمایشی از عصر باستان تا عصر قاجار اختصاص دارد، باید گفت که این آثار اگرچه حاوی عناصر نمایشنامه نویسی، شخصیت پردازی، گفت وگو و حتی جنبه های نمایشی هستند، اما به هیچ وجه نمی توان به دید نمایشنامه های غربی به آن ها نگریست! اما در اینکه این گفت وگوها در روند نگرش ایرانیان به مقولۀ نمایشنامه نویسی تأثیر به سزایی داشتند، بی گمان نمی توان از آن به راحتی چشم پوشی کرد. در این اثر گفت وگوهای نمایشی در سه دورۀ عصر باستان، دوران اسلامی و سلسلۀ قاجاریه (از عصر ناصری تا پایان قاجار) مورد بحث قرار گرفته است. تأکید این کتاب بیشتر بر بخش قاجار است. این مجموعه کتاب به طور کلی شامل مقوله های «پیدایی نمایشنامه نویسی در ایران»، «پیدایی تئاتر و تماشاخانه در ایران»، «مقلدان و نمایشگران تقلید» و «نهضت ترجمه در ادبیات نمایشی در ایران» است که با تمرکز بر عصر قاجار به ویژه دورۀ سلطنت ناصری، مظفری و سپس دورۀ مشروطه با عنوان کلی «سیری در تاریکی های نمایش و ادبیات نمایشی ایران در عصر قاجار» منتشر شده است. تمرکز جلد نخست این مجموعه که حاوی چند جلد است بر موضوعات ایرانی صورت گرفته و سپس از جلد دوم به بعد به بررسی نهضت های ترجمه، تأثیرات و جریانات نمایشی غرب و مضامین نمایشی دیگر که در تاریخ تئاتر و نمایش و ادبیات نمایشی در ایران یا از آن سخنی به میان نرفته و یا تاکنون به درستی به آن اشاره نشده، می پردازد. اگرچه در سال های اخیر راجع به فضای تئاتر و ادبیات نمایشی ایران در عصر مشروطه تحقیقات و حتی مجموعه اسنادی منتشر شده است، اما امروزه به جرأت می توان گفت که در زمینۀ پیدایی نمایشنامه نویسی ایران در عصر ناصری کوتاهی و قصور شدید صورت گرفته است. زیرا تاریخچۀ پیدایی نمایشنامه نویسی در ایران همانند یونان باستان با عمری 2500 ساله نیست که پروندۀ اسناد و مدارک آن مختومه شده باشد، به همین جهت این جریان همچنان نیازمند واکاوی و جستارهای تازه است. همچنین امروزه مانند چند دهۀ اخیر فضای دسترسی به اسناد قدیمی در مراکز اسناد و مجموعه داران خصوصی از شرایط نسبتا مطلوب تری برخوردار شده است، از این رو باید انتظار داشت که در گوشه و کنار این مجموعه ها از نخستین آثار نمایشی عصر ناصری نیز مدارک و آثاری تازه یاب شناسایی شوند. برای علاقه مندان مشتاق، پژوهشگران و به ویژه اساتید دانشگاه های نمایشی معاصر بسیار تأسف بار است که همچنان با روحیۀ کپی برداری بعد از گذشت این همه سال همچنان به تکرار و مکررات بپردازند!