روزی روزبه برای خواستگاری خواهر میرآقا که ناهید نام دارد به منزل آن ها می رود و میرآقا را با این کار به شدت خشمگین می کند. از طرفی میرآقا نیز دلباخته ی دختری به نام ژیلا شده، اما ژیلا سودای فرد دیگری را در سر می پروراند. او به پسر جوانی علاقه دارد که صاحب عکس برگزیده ی دانشجویان سال اولی دانشگاه است. ژیلا در حاشیه ی عکس او با دست خطی زیبا نوشته بود: «افسون آهوان. آهوان ای آهوان دشت ها / گاه اگر در معبر گلگشت ها... خواب آن بی خواب را یاد آورید /مرگ در مرداب را یاد آورید.» داستان کتاب ماه مهر را به خاطر بسپار دارای پنج راوی است که شما را با شکل گیری جامعه ایرانی در صد سال گذشته آشنا می کنند. قهرمانان این داستان از دو خانواده بازاری تهرانی هستند و بخش عمده ای از روایت آن در جنگل های جاجرود، بخشی در تهران، خیابان ها، ساختمان پلاسکو و ... روایت می شود و مدرن شدن تهران را به تصویر می کشد.