دانش آموزان گاه از وجود دردهای مختلف در بدن خود از قبیل دل درد، سردرد و حتی درد ناحیه قلب شکایت می کنند اما اگر این شکایات روزمره تکرار شود، ممکن است نشان دهندۀ وخامت اوضاع آنان در مدرسه باشد. این نوع دانش آموزان هر روز با احساس بیزاری از مدرسه بیدار شده و نمی خواهند به مدرسه بروند. آنان یادگیری را دوست ندارند و بدون این که مسئله آنان اختلال واقعی یادگیری باشد، در یادگرفتن مطالب درسی مشکل دارند. مسئله آنان چیز دیگری است؛ آن ها به دلایل عاطفی در سازگاری با مدرسه و یادگیری دچار مشکل اند و این موضوع مانع تحقق ظرفیت شناختی آنان می شود. نویسندگان این اثر، از طرفی با بهره گیری از گنجینۀ تجارب خود در سال ها تلاش دانشگاهی و مشاوره به دانش آموزانی که مشکل یادگیری و ناسازگاری در مدرسه داشته اند و از طرف دیگر با اقتباس از کتاب «در مدرسه رنج می برم»، نوشتۀ ماری کلود بلیوو، بر مایۀ این اثر افزوده اند.