سورن کی یرگگارد یکی از پرشورترین و چالش برانگیزترین فیلسوفان مدرن است و اغلب او را بنیان گذار اگزیستانسیالیسم می دانند. بیش از حدود یک دهه در دهه های 1840 و 1850 ، نوشته هایی از قلم او تراویده که مسئله وجود را دنبال می کرد - چگونه در جهان انسان باشیم؟ - ضمن بررسی احتمالات مسیحیت و مقابله با شکستهای تجلی نهادی آن پیرامون او. بیشتر خلاقیت او ناشی از رابطه او با زن جوانی بود که قول ازدواج با او را داده بود ، سپس آنجا را ترک کرد تا خود را وقف نوشتن کند ، رابطه ای که تا پایان عمر سرنوشت ساز بود. و کیرکگور تا پایان عمر ذهنش درگیر این ماجرای عشقی باقی ماند. وی عمدا در کپنهاگ زندگی می کرد و در سال 1855 در سن 42 سالگی خسته از دنیا رفت و نوشته های قابل توجه خود را به نامزد قبلی خود وصیت کرد. زندگینامه ابتکاری و پرتحرک کلار کارلایل زندگی کیرکگارد را تا آنجا که ممکن است از دیدگاه خودش می نویسد ، برای بیان آنچه که در واقع این سقراط مسیحی است - همانطور که وی گفت ، زندگی را به جلو ادامه می دهد اما فقط آن را به عقب می فهمد.