در سال 1979 شورشیان مسلح به دفتر "مینو صمیمی"در تهران یورش بردند و ده روز او را در زیرزمین زندانی نگه داشتند، بی آنکه بدانند زنده خواهد ماند یا خواهد مرد. جرم او این بود که به عنوان منشی روابط بینالملل برای ملکه فرح دیبا کار میکرد و در فساد و بدنامی که در دربار شاه ایران حاکم بود، دست داشت. "مینو صمیمی" با متقاعد کردن کسانی که او را به اسارت گرفته بودند، آزاد شد؛ به این صورت که اظهار داشت او خودش هم از زیاده روی دربار منزجر است و تنها به این دلیل که ساواک، پلیس مخفی شاه، او را تهدید کرده بود که در صورت خروج از دربار، جانش را از دست خواهد داد، برای ملکه کار میکرد. "پشت پرده تخت طاووس" صرفا داستان خود "مینو صمیمی" نیست. این ارزیابی یک زن از این مساله است که چرا خاندان پهلوی از بین رفت و مردم ایران پس از خلع شاه، چه کار کردند. تضاد بین تجمل خارق العاده در دربار، فساد اطرافیان شاه، قوم و خویشپرستی احمقانه، طمع خود او و فقر توده مردم دلایل واضح و روشن این اتفاق است. در این کتاب، یکایک وقایعی که "مینو صمیمی" تجربه کرده به تصویر کشیده است؛ از جایی که برای اولین بار با ملکه فرح ملاقات کرد، تا مراکز فرهنگی بیهودهای که شاه با بودجهای که میتوانست صرف بهداشت و آموزش شود، ساخته بود، نویسنده مسیر اجتناب ناپذیر فروپاشی یک سلسله را بازتاب داده است. رفته رفته احترام او نسبت به ملکه کاهش یافت، زیرا فرح با آن لباسهای مد پاریسیاش، از نیازهای مردمی که زمانی همچون یک بت میپرستیدندش، غافل به نظر میرسید. سرخوردگی، خشم و در نهایت وحشت، مینو را از وطن خود راند. "پشت پرده تخت طاووس" داستان بی نظیری از غم و اندوه شخصی و جنون سیاسی است.