"فلسفه علم" اثری است به قلم "یوسف نراقی" که در آن یک "مطالعه علم در بستر فلسفه" را صورت داده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده است علم را از منظرهای متعددی مورد بررسی قرار دهد. هدف او این بود که نشان دهد چه چیزی علم را تشکیل میدهد و چه چیزی را علم نمیدانیم. "یوسف نراقی" زمانی اثر پیش رو را موفق میداند که خوانندگان پس از خواندن کتاب "فلسفه علم" به این نتیجه برسند که هر آنچه در کتاب های درسی و غیردرسی آمده است، یا هر موضوعی که در مدارس و دانشگاه تدریس میشود و هر چیزی که در رشته های مختلف پژوهش میشود، لزوما علم نیست و علم، خصایص منحصر به فردی دارد که آن را از موارد غیرعلمی تمایز میدهد. بر این اساس، نویسنده معتقد است که هر موضوعی که در دانشگاهها تعلیم داده میشود یا هر نظام مطالعاتی که با نام علم شروع میشود، نباید علمی تلقی شود. با خواندن کتاب "فلسفه علم"، طرفداران ایدهی علم پنداشتن علوم اجتماعی، به ویژه جامعه شناسی، ممکن است بارها نویسنده را به سوء تفاهم در ماهیت علوم اجتماعی متهم نمایند؛ اما نکتهی جالب توجه اینجاست که "یوسف نراقی" خود در رشتههای فلسفه و جامعه شناسی تحصیل نموده است. در نتیجه، ناسازگاری با علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسی، نباید به عنوان هدف این کتاب در نظر گرفته شود. این کتاب دلالت بر این مساله دارد که جامعه شناسی، به دلیل خلاهای طبیعی، نمی تواند "علم" به معنای مناسب این اصطلاح تلقی شود. زیرا علم به معنای آگاهی انسان از روابط علت و معلولی است و در روابط اجتماعی بشر، رابطه علت و معلولی دیده نمیشود، چون این روابط "علتپذیر" با معنای علمی آن نمیباشند.