کتاب «می خواهد چشمانش باز باشند» حاصل فعالیت گروه داستان شهرستان ادب است. این مجموعه، اولین دفتر از آثار انقلابی شامل 13 داستان کوتاه به قلم نویسندگان موفق این موسسه است. قصه های این مجموعه از میان ده ها قصه رسیده به شهرستان ادب با موضوع انقلاب انتخاب شده اند و آنچه مسلم است گزینش این مجموعه بسته به خلاقیت نویسندگان و ارائه زاویه دید نو درباره موضوع انقلاب اسلامی مربوط بوده است. داستان هایی که در آن پیش داوری و شعار زدگی به حداقل خود رسیده و داستان ها از پس آفرینش موقعیت های خود برآمده اند؛ اگر چه داستانها به واسطه پیوستگی موضوع به هم ربط پیدا می کنند اما به وضوح می توان تناسب تک تک آنها را با مخاطب درک کرد. این مجموعه شامل 13 داستان کوتاه به نام های «کاش نرفته بودیم شمال: تیمور آقا محمدی / خواب و بیداری: محمود خداوردی/ برف همچنان می بارید: علی الله سلیمی / چهارشنبه :مرضیه فعله گری / آن روز های سرد: مهدی زارع / این و آن :راضیه غبیشی/ تکثیر پر درد سر:مرضیه سادات زکریایی / من ما مردم : حسن کی قبادی / می خواهد چشم هایش باز باشند : اکبر تقوی / تو همانی که بودی : مهدی رضایی/ آن توفان یک معجزه بود: مصطفی میرزایی پیهانی و چراغ خانه :مرضیه نفری» است.