این رمان داستانی اجتماعی دارد و از زبان یک زن جوان سعی در نگاهی به زندگی و هستی شناسی زنان جوان در مواجهه با زندگی روزمره دارد. دانشجوی هنری که به تنهایی در واحدی از یک آپارتمان در تهران زندگی می کند. در ابتدا احساس میکنی کتاب میخواهد از سختی های زندگی این دختر برایت بگوید اما بعد می بینی قصه ی عشق کم جانی به خطوط پرماجرای کتاب گره خورده است. «بهار» شخصیت اصلی داستان است، خطاطی می کند، شاگرد دارد، در یک کتابفروشی مشغول است و کنار همه ی این ها به عشق می اندیشد، به زنی که نماد عشق است تا پایان نامه اش را پیش ببرد. «کیوان» روایت عشق کم جان قصه را به دوش میکشد. پسری که در کتابفروشی کنار بهار کار می کند و هر از چند گاهی خودی نشان می دهد. دغدغه اش مستندی است که دوست دارد بسازد، درباره ی زندگی زنان شهر.