کتاب "پارک وحشت" اولین بار در فوریه 1994 منتشر شد و شانزدهمین رمان ترسناک کودکان از سری Goosebumps اثر آر ال استاین است. این به صورت یک قسمت دو قسمتی برای مجموعه تلویزیونی اقتباس شد. خانواده موریس و دوستشان کلی گم می شوند و به طور تصادفی پارک موضوعی وحشت را پیدا می کنند. بعد از مدت کوتاهی ماشین آنها منفجر می شود، اما فردی آشنا به آنها اطمینان می دهد که سالم می مانند. بچه ها، لیزی، لوک و کلی، پارک وحشت را کشف می کنند و سوار ماشین می شوند. پس از یک سواری که در آن لیزی در یک تابوت در حال حرکت به سمت پایین رودخانه قفل شده است، هر سه آنها سعی می کنند والدین موریس، کارل و پگی را متقاعد کنند که همه آنها باید آنجا را ترک کنند. این دو نشان میدهند که مشکلات مشابهی را تجربه کردهاند، بنابراین همگی تصمیم میگیرند با وحشت مقابله کنند. پس از اینکه خانواده موریس و کلی متوجه می شوند که دروازه ها برای جلوگیری از فرار آنها قفل شده است، هیولاها آنها را احاطه می کنند. لیزی با عصبانیت سعی می کند ماسکی را از یکی از هیولاها که متوجه می شود در واقع چهره ترسناک است، بردارد. پس از اینکه خانواده از حمله حیوانات جان سالم به در می برند، هیولاها سعی می کنند آنها را بکشند. لیزی سپس تابلوهایی را در داخل پارک به یاد می آورد که روی آن نوشته شده بود: « نیشگون گرفتن». بازدیدکنندگان تمام هیولاها را نیشگون می گیرند و در نتیجه آنها مانند بادکنک باد می کنند.