"در جهان بودن" کتابی است به قلم "هیوبرت دریفوس" که در آن "شرحی بر قسمت نخست وجود و زمان هایدگر" ارائه می کند. "در جهان بودن" راهنمای یکی از تأثیرگذارترین آثار فلسفی این قرن است: بخش اول از قسمت اول "وجود و زمان" ، جایی که "مارتین هایدگر" روایتی اصیل و قدرتمند از حضور در جهان را ارائه می دهد که سپس از آن برای انتقاد عمیق از هستی شناسی و معرفت شناسی سنتی استفاده می کند. تفسیرهای "هیوبرت دریفوس" راه را برای بازشناسی و پاسداشت این فیلسوف سخت سخن باز می کند و واژگانی دقیق و روشن را تشریح می کند که برای گفتگو در مورد پدیده ی جهان ضروری است. انتشار کتاب "وجود و زمان" در سال 1927 توجه دنیای آکادمیک را کاملا به خود جلب کرد. از آن زمان این کتاب تاکنون سنگفرشی برای فیلسوفان متنوعی مانند مارکوزه ، سارتر ، فوکو و دریدا بوده که به دنبال جایگزینی برای سنت خردمندانه ی دکارتی در فلسفه ی غرب بوده اند. اما متن هایدگر به طرز مشهوری حجیم و پیچیده است ، و به نظر می رسد زبان او متشکل از نئولوژی هایی است که بی دلیل غیرمرتبط است. برای نئوفیات و حتی برای کسانی که در مکتب هایدگر تحصیل کرده اند ، نتیجه ی کار اغلب قابل درک نیست. رویکرد "هیوبرت دریفوس" نسبت به این کتاب هیجان انگیز، ساده و کاربردی است. او متن را با مثال های مکرری که از زندگی روزمره بیرون کشیده شده اند، توضیح می دهد و ایده های هایدگر را به طرز ماهرانه ای با سوالات مربوط به هستی و ذهن مرتبط می سازد که فکر نسلی از دانشمندان علوم شناختی و فلاسفه ی ذهن را به خود مشغول کرده است.