«مصرف هنری» مبحثی میان رشته ای و تطبیقی ست. هم از منظر اقتصاد تعریف پذیر است، هم از دریچه ی شناختی هنر نفوذ دارد، هم از دیدگاه فلسفه، زیبایی شناسی و نشانه شناسی جستارمند است؛ و هم رویکردهای تحلیلی جامعه شناختی، روان شناختی، علوم ارتباطات و... را متوجه خود دارد. با این همه، مصرف هنری موضوعی نو و کمتر شناخته شده در مطالعات تطبیقی است و ضرورت دارد (به خصوص در ایران) بیش تر بدان پرداخته شود. از این رو در نوشتار حاضر، مصرف هنری را با یکی از مهم ترین مباحث مربوط به آن یعنی «تجربه ی زیبایی شناختی» مورد بررسی قرار داده ایم تا به عنوان نمونه ی موردی، پیش درآمدی باشد بر شناخت ابعاد مختلف آن و نیز زمینه ای باشد برای انجام مطالعات گسترده از سوی علاقه مندان به پژوهش های تطبیقی هنر.