شروع یک زن اولین کتاب از دوره سه جلدی رمان های فریبا کلهر است. داستان شروع یک زن دغدغه های زنی به نام پروین است که در آستانه جدا شدن از همسرش پس از چند سال به ایران برگشته و همکلاسی دوران دانشجویی اش بهرام را پیدا می کند. بهرام نسبت به همه چیز و همه کس احساسی نوستالژیک دارد. داستان در چند فصل به هم پیوسته روایت می شود. بهرام را از سال ۶۵ می شناختم. یکی از سه پسر گرایش کودکان استثنایی دانشکده علوم تربیتی بود. آدم عجیبی بود. مردی بود که احساس خوبی نسبت به خودش، همسرش، دوستانش و حتی موبایل و ماشینش داشت. عامل موفقیتش هم همین احساس مثبت دائمی بود. پروین بعد از اینکه از کانادا به ایران می آید هنگام جستجوی بهرام بطور اتفاقی برایش پیامکی می فرستد که زمینه آشنایی و دیدار مجدد این دو فراهم می شود. خاطرات دانشگاه، دانشکده، همکلاسی ها و دغدغه های فمینیستی آن ها، پروین را بر سر دو راهی قرار می دهد. تا چند سال بعد بهرام را ندیدم. اما یکی دو بار تلفنی با هم حرف زدیم و من فهمیدم یک پسر و یک دختر دارد. وضعیت مالی اش هم خیلی خوب شده بود. البته که او حرفی از وضعیت مالی اش نزد اما از صدایش می شد فهمید اوضاعش چطور است. در بخشی از کتاب می خوانیم: سی و سه سالم شده بود و هنوز ازدواج نکرده بودم. منی که تمام پسردایی ها و پسرعموها و پسرخاله ها و پسرعمه ها همین که به فکر ازدواج می افتادند اول سری به خانه ما می زدند سی و سه سالم شده بود، خواهر کوچک ترم بچه دار هم شده بود، مادرم مرده بود و من هنوز شوهر نکرده بودم. دختری که همه می گفتند اصلا ذره ای قشنگی ندارد اما ..