این مجموعه مشتمل بر یازده داستان به نام های «دلم یک مادر خوب می خواهد»، «اشک های کسی را در شب ندیده بودی»، «این دست های من است»،« بیرون از خانه زیر چادری»، «چیز جز درد حس نمی کردی»، «زیبای سنبله»، «صدای لباس مادر»، «مگر خودش یک زن نیست»، «نخ قرمز به جای لب هایش»، « پوستش را کمی خاراند»، «انگشت های خینه کرده» است. داستان های این کتاب پر از واژگان بومی است و نویسنده هر جا که لازم بوده از پانویس بهره برده است. نکته جالب توجه اینجاست که پرتعداد بودن واژگانی مانند حویلی، چپلی، خینه و ... به فهم داستان ها لطمه وارد نکرده و نویسنده در عین حال که از زبان و لهجه مورد نظر خود استفاده کرده، در انتقال مفاهیم کلی داستان موفق عمل کرده است.