این کتاب در پی آن است که بگوید: اول، مسئلهی اجتماعی دغدغه ی اصلی بسیاری از فلاسفه ی بزرگ بوده است؛ دوم، رویکرد به مسئله ی اجتماعی از طریق فلسفه، نخستین شرط برخوردی نسبتا مطلوب با این مسئله است؛ سوم اینکه، رویکرد به فلسفه از طریق مسئله ی اجتماعی برای احیای فلسفه امری ضروری است. ما از طریق فلسفه خواهیم فهمید چگونه تجربه را به مثابه یک کل، یا بخشی از آن را در ارتباط با کل بررسی کنیم. به وسیله ی «مسئله ی اجتماعی» به طور ساده و گسترده ای متوجه می شویم که کاهش درماندگی و بی نوایی انسان از طریق تغییردادن نهادهای اجتماعی دشوار است. این مسئله ای است که همواره با تغییر شکل دادن خودش، از تعریفی دقیق تر می گریزد؛ چرا که درماندگی و بی نوایی با خواست یا میل در ارتباط است، و خواست یا میل، امری شخصی و همواره متغیر است و هریک از ما برحسب متغیر بودن خواست هایمان، به طور متفاوتی به این مسئله نگاه می کند.