این کتاب راه رشد فردی را به ما معرفی می کند؛ مثلا "اگر من به اشتباه خودم را براساس شغلم، نقشم، سلامتیم و یا توانایی هایم به دیگران معرفی کنم، در واقع در موقعیتی قرار می گیرم که اگر در این حیطه ها شکست بخورم، احساس ناکامی کرده و دیگر احساس خوب بودن نمی کنم". هنجارهای رقابتی و دستاوردهای فردی، می تواند به این فرآیند دامن بزند، چون هر شخص عادت دارد که خودش را با دستاوردهایش مقایسه کند. شیوه ی فکرکردن من چه مثبت باشد و چه منفی، بازتاب واقعی شرایط و میزان سلامت خود درونی من است. اگر افکار من از ابتدا منفی، منتقدانه و مبتنی بر قضاوت خودم و دیگران باشد، خود درونی من نامتعادل شده و سلامت احساسی و ذهنی خود را از دست می دهد و در صورتی که افکار من همواره واضح، آرام، هماهنگ و مثبت باشد، من در درونم آرامش، رضایت و عشق و... را می توانم تجربه کنم...