"دگرگونی بزرگ" اصطلاحی است که به معنی خاصی در غرب جا افتاده است. غربیان آن را برای وصف حاصل جمع یک رشته از تغییراتی به کار میبرند که خاستگاه به همپیوستهای دارند و در مدت دو قرن، از 1700 تا 1900، در اروپا پیدا شدهاند. اما نویسندهی کتاب حاضر، این مفهوم را به عصر محوری عصری که در تحول معنوی انسانیت نقش محوری دارد تسری میدهد و برای تفکیک این دو "دگرگونی بزرگ"، رویداد اخیر را "دگرگونی بزرگ غرب" یا غربی میخواند. قرنهای میان 300 و 800 ق . م شاهد انفجار مفاهیم دینی نو بود. پیدایی آنها پس از مهار آتش به دست انسان، دومین رویدادی است که از بیخ و بن فهم ما را از آنچه باید انسانی باشد دگرگون میکند. چرا سقراط، بودا، کنفوسیوس، ارمیا، لائوزه، و دیگران، همه در طول یک دورهی پانصدساله ظهور کردهاند؟ و چرا تصورات همهی آنها دربارهی انسانیت این همه شبیهاند؟ در کتاب حاضر، نویسنده این دورهی چشمگیر، و پیوند میان چنین گروه ناهمسان فیلسوفها، عارفها، و الهیدانها را بررسی کرده است.