درک پدیدة “کودک آزاری” به عنوان یکی از معضلات اجتماعی دنیای امروز به دلیل گستردگی آن در اغلب جوامع، نیاز به بررسی دقیق و علمی به ویژه از زاویة سبب شناسی آن دارد. کودک آزاری را از دو زاویه می توان بررسی کرد: اول از زاویة یک متغییربا کودک آزاری که عواملی مانند فقر اقتصادی و فرهنگی، اعتیاد، بیکاری، طلاق و… را در بروز آن دخیل دانسته است. زاویة دوم به صورت همه جانبه و کلان هم آزارگر و هم آزار شده را قربانی می داند. در این کتاب سعی شده است دیدگاه دوم غالب باشد، و مورد ظلم واقع شدن هر دو به یک نسبت فرض گردد. از این دیدگاه است که می توان هم قربانی و هم آزارگر را مورد درمان و حمایت قرارداد و عوامل زمینه ساز را مهار کرد.